ارسالی حزب کارایران(توفان)

تحلیلی تاریخی از ریشه‌های بحران اوکراین

 به بهانه دیدارجو بایدن با زلینسکی در کی‌یف

تجزیه و نابودی کشور ثروتمند و پهناور روسیه همواره از اهداف دولتمردان غربِ وحشی بود و هست ! از زمانیکه کارگران و دهقانان روس از طریق حزب بلشویک به رهبری”لنین” قدرت سیاسی را به دست گرفتند و ضربه کاری بر پیکر نظام سرمایه‌داری وارد کردند و در ادامهِ راه تحت رهبری “استالین”مالکیت خصوصی و استثمار انسان از انسان را از ریشه برانداختند و نظام سوسیالیستی را به مدت سی سال مستقرکردند ، خشم جهانِ سرمایه‌داری نسبت به اتحادشوروی و خلاصی از دست”کمونیسم” صدچندان فزونی گرفت !

نخستین بار”توماس و ودرو ویلسون” بیست وهشتمین رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا، از سال ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۱، دوماه بعد از استقرار دولت اتحادشوروی ، در مجلس سنای آمریکا گفت :

“روسیه باید به ۲۰ قسمت تقسیم شود و هر قسمت به یک سرزمین خصوصی تبدیل گردد .”

این آرزوی”ویلسون” بعد از درگذشت استالین بزرگ و قدرت‌گیری رویزیونیستهای دارودسته خائن خروشچف ، برآورده شد و رویزیونیستها بعد از۳۰ واندی سال حاکمیت ، شوروی را از درون فروپاشاندند و ۱۵ کشور ریزودرشت را از آن جدا کردند !

تاریخ به وضوع نشان داد که بزرگترین ضربه به سوسیالیسم، به استالین، رهبرکبیر حزب بلشویک و به حیثیت و اعتبار اتحادجماهیرشوروی سوسیالیسی به دست رهبران رویزیونیست، از خروشچف تاگورباچف ، صورت گرفته است . حال چرا متفکرین و اندیشه ورزانی نظیر “هری مگداف”، “پل سوئیزی”، یرواندآبراهامیان و مرتضی محیط و . . . در این باره سخنی نمی‌گویند و در نوشته‌ها و سخنرانی هایشان به چنین رویداد شومی حتی اشاره‌ای هم نمی‌کنند ، زیرکان دانند .

اخیرا “هری مگداف و پل سوئیزی” در مقالهِ “توهم پایان جنگ سرد” ، ترجمهِ فرشیدواحدیان ، نوشتندکه :

“تحمیل یک مسابقه تسلیحاتی بی پایان بر اتحادشوروی از طرف ایالات‌متحده آمریکا سببِ از پا در آمدن اقتصاد و احیای سرمایه‌داری و در نهایت فروپاشی شوروی گردیده است” ! در این مقاله اشاره‌ای به قدرت گیری رویزیونیسم و احیای تروتسکیسم و اعاده حیثیت از ضدکمونیست‌ها نمی‌شود !؟

در روز ۸ دسامبر سال ۱۹۹۱ ، “یلتسین”، پیش نویس سندی را امضا کرد که در آن اعلام شده بود : “اتحادجماهیرشوروی دیگر به‌عنوان یک موضوع تحت قوانین بین‌المللی و به‌عنوان یک واقعیتِ ژئوپلتیک وجود ندارد . “

فروپاشی “شوروی” ، فرصت و بهشت جدیدی را برای امپریالیست‌های غربی و الیگارش‌های داخلی بوجود آورد که توانستند تا سرحد جنون شیره ملت روسیه را بمکند و ۶۰ درصد مردم را به فقر و گرسنگی بکشانند !

روسیه در دوران “پوتین” تا حدودی قد راست کرد و جان تازه‌ای گرفت. اما امپریالیست‌های “ناتویی” به‌رهبری آمریکایِ “جوبایدن” ، ابلهانه برسر آنند که توصیه “وودرو ویلسون”را به اجرا بگذارند و روسیه را نه ۲۰ قسمت بلکه به گفته “گونتررفلینگر” ، عضوپارلمان اتریش ، به “۳۴ قسمت” تقسیم کنند !

“آنا فوتیگا”وزیرامورخارجهِ اسبق لهستان در نشست ۳۱ ژانویه ۲۰۲۳ بروکسل مدعی شد :

“نفت ، گاز، آلومینیوم ، اورانیوم ، الماس ، گندم ، طلا و غیره در روسیه وجود ندارد بلکه این منابعِ غنی مال تاتارستان ، سیبری ، چرکس ، باشقیرستان ، اورال و جاهای دیگر روسیه هستند ، لذا ما باید براین مناطق ثروتمند روسیه تمرکز کنیم… تجزیه آخرین امپراتوری استعماری (روسیه) در اروپا اجتناب ناپذیر است .”

آوای وحش از هر طرف، در آمریکا و اروپا ، برای تسلط بر جهان و غارت ثروتهای آن سر داده می‌شود اما به نظرمی‌آید که این آوای به‌ظاهر ترسناک بیشتر شبیه زوزه شغالان در برخورد با “خرس” قوی و هولناک است که در سالهای نه چندان دور پوزه “ناپولئون بناپارت” و” آدولف هیتلر” را به خاک مالیده بود ! اگر دو قدرتمندترین امپراتوری اروپا نتوانستند روسیه و اتحادشوروی را به زانو در بیاورند ، مطمئنا آمریکا هم ، چنانکه در خاورمیانه و شمال آفریقا نشان داد ، “هیچ غلطی نمی‌تواند بکند !”

اما آمریکای مارخورده و اژدها شده ، بنابر سرشت جنگ افروزیش ، بسیار موذیانه و ظاهرا بدون دخالت مستقیم ، فاشیست‌های اوکراینی را در سال ۲۰۱۴ به قدرت رساند و به کمک “ولودیمیرزلنسکی” ، بازیگر و کمدینی که در سال ۲۰۱۹ با وعده پایان دادن کشتار روس‌تبارهای شرق اوکراین و گفتگو با پوتین در حل مناقشات دو کشور، که خواست مردم اوکراین بود ، با رای بالای ۷۰ درصد به ریاست جمهوری رسیده بود ، بی اعتنا به رنج و اندوه و آوارگی میلیونها اوکرایینی ، اوکراین را به سکویی برای تجاوزبه روسیه بدل کرد تا بدینوسیله هم افکار مردم آمریکا را از بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی منحرف کند و هم منافع کلان سرمایه‌داران و مجتمع نظامی – صنعتی را برای انتخاب دوباره برای ریاست جمهوری تامین و راضی نماید ! عکس فوق “چرچیل زلنسکی”، “چه گِوارا”ی اوکراین را نشان می‌دهدکه به معنی واقعی کلمه عینهو آدمی توسری خورده ، دلقک ، نوکرصفت و آلت دستِ ارباب “جوبایدن” در انتظار بازهم بیشتر کمک تسلیحاتی، در اصل برای قربانی کردن و آوارگی بیشترمردم اوکراین و در جهت مطامع آمریکای جنایتکار ، شق ورق ایستاده است !

بقول آینشتاین :

“نهایت فرومایگی‌ست اگر رفتار آدمی محدود به “ترس از تنبیه” یا امید به پاداش باشد “