سال 1971 وقتی که پرزیدنت نیکسون پشتوانۀ طلا از دلار را برداشت، کسی فکر نمی کرد این پول بی پشتوانه بخواهد روزی به ابزاری جهت فشار بر دیگر کشورها تبدیل شود و در آن زمان هدف رسیدن جهان به یک پول واحد جهت مبادله بود.
ایالات متحده به جای طلا، که برای صدها سال پشتوانۀ پول به حساب می آمد اقتصاد خود را گرو گذاشت و همه را متقاعد کرد که اگر از دلار استفاده کنند هیچ مشکلی برای آنها پیش نخواهد آمد.
البته کشورهای اروپایی که از جنگ جهانی دوم خارج شده بودند توسط ایالات متحده مجبور شدند از دلار به عنوان مرجع مبادلاتی خود استفاده نمایند.
در واقع از همان زمان هم ایالات متحده شروع به چاپ پول بی پشتوانه وافزایش نقدینگی خود نمود و همین امر باعث شد که کاغذ چند سنتی آمریکا صد دلار ارزش پیدا کند و عملا آمریکا با این کار ارزش اقتصاد خود را بالا برد.
امروزه در واقع اقتصاد آمریکا وابسته به دلارهای بی پشتوانه ای است که خود چاپ کرده و ارزش واقعی آن یک یا دو درصد ارزش مجازی بیش نیست.
تا به حال چون سیاستمداران آمریکا توانسته بودند اعتماد جهانیان به دلار را جلب کنند عملا کسی به این مهم پی نبرده اما کاهش اعتماد به دلار بی پشتوانه می تواند در نهایت اقتصاد ایالات متحده را به ارزش واقعی خود نزدیک کند و یا حتی منجر به فروپاشی آن گردد.
سیاست های ماجراجویانه رهبران ایالات متحده در استفادۀ بی حد و مرز از تحریم ها و استفاده از دلار به عنوان ابزاری برای اعمال این تحریم ها می تواند منجر به آن شود که در نهایت، عمده کشورهای جهان به این نتیجه برسند که به یک واحد پولی معتبر تر نیاز دارند و دیگر تعامل با دلار را کنار بگذارند.