رسول پویان

        بستر تاریخ میهن

بستر تاریخ میهن پر ز دُرّ و گوهر است

موج موج بحـر توفانـزا نماد کشور است

کشتی مـردم اگرچـه بارهـا بشکسته است

سنگ سنگ دره وکهسار میهن لنگراست

بارهـا در چـنگ اشـغال و سـتم افتاده ایـم

تاج استقلال و آزادی دوباره بر سر است

سـرزمین آفتاب هـرگـز نمی گـیـرد زوال

سینۀ پاک خراسـان پر زماه و اختر است

مهد فرهنگ و تمـدن بـوده از روزنخست

ذهـن پـربـار خـراسـانی تمـدن پرور است

از کهن دوران رنگارنگ تا عصـرنـویـن

مرز و بوم دل نگین خوشنمای خاوراست

مشرب و آیین و تهذیب و هنردر شهر دل

زنـدگانـی را بـه دنـیای تمـدن زیـور است

عشق و مستی و طرب خیزد از بزم غزل

جـلـوه گاه مهــر یـزدانی مقـام دلـبـر است

شوق اشراقی که گردد زینت عقـل و خرد

چشمۀ جـوشـان خـورشـیدِ نهاد پیکر است

مهــربـانـی و مـدارا و بـزرگی بـاهــم انـد

همت و آزادکی بالاتر از سیـم و زر است

عـدل و آزادی اگـر مـردود اسـتـبداد گشت

زیر نام سنت ودین حبس وداروخنجراست

هرکه طالـب را کند تمجید وحشـت پرورد

ظالم و سنگین دل و بی مایۀ کوروکراست

تحت جـور و کینه و تحقـیر طالـب زیستن

صدهزاران مرتبه از دردِ مردن بدتراست

یک نفس با همدم دل بیش از عمری عبث

تنگی آغوش جانان ساحت بحر و بر است

تا نـوایـی از لـب دلـدار می آیـد بـه گـوش

دل زسوزودرد هجران بلبل نغمه گراست

وعـدۀ دیــدار بـر دوش پـیامک گـر رسـد

در بـهـــارِ آرزوهـا پـیـشـوازِ ســفـر است

23/10/2021