بازمی جوشد هریوا

قسمت اول

نگارش: انجینیر شیر”آهنگر”

نام اثر: “باز می جوشد هریوا”

نویسنده: انجینیرشیر”آهنگر”

صفحه آرائی: سکینه “روشنگر”

طرح جلد: میترا “روشنگر”

کلیۀ حقوق چاپ ونشر به سکینه “روشنگر” محفوظ است.

ایمیل آدرس ناشرinfo.ahangar@gmail.com

آن چه دراین رساله می خوانید:

پیشگفتار                                                    5

رهتوشۀ “روشنگر”                                        8

پیش درآمدی مختصر                                      12

باز می جوشد هریوا                                       17

پیشینۀ مبارزاتی دهم سرطان                              22

چهارم اسد فراز دیگری از جنبش مردمی                38

جنبش ۳۰ میزان ۱۳۴۸ش                                54

جنبش دهم حمل ۱۳۵۱ش و اعتصابات معلمان          57

جنبش ۲۴ حوت هرات ۱۳۵۷ ش علل و …             68

تاثیرات جنبش ۲۴ حوت هرات و …                     92

جنبش ۲۴ حوت هرات و پیامد های آن                   112

درس هائی از قیام ۲۴حوت هرات  و ۳ حوت کابل     123

محفل هرات وارد جنگ مسلحانه می شود                130

گزارش سیاسی از حوزۀ غرب به مرکزیت

سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)                 141

مرحلۀ تدوین مشی، تحکیم پیوند و تدارک               

جنگ مسلحانه (تثبیت درونی)                             150

مرحلۀ جنگ مسلحانه (تثبیت بیرونی)                    166

-A چریک های شهری حق پرست افغانستان            171

-B جبهۀ انجینیران                                         175

-C جبهۀ غرب سرک                                      200

-D جبهۀ گلران                                              233

-E جبهۀ نیمروز                                           235

-F جبهۀ شیندند                                              242

  – Gشاخۀ تشکیل در ایران                              244

مرحلۀ سوم اوضاع کنونی

( حوت ۱۳۶۰ش تا حال)                                  252

پیشگفتار

مطالعۀ این اثر، با آن که مجموعۀ از مقالات است و به هدف تاریخ نویسی مدون نوشته نشده، بازهم به نحوی پیوسته، خواننده را از تاریخ اشکال متنوع مبارزات مردم هرات و قسماً حوزۀ غرب کشور، طی سالیان متمادی، که عمدتاً با اثر گذاری و یا تحت رهبری “محفل هرات” صورت گرفته، آگاه می سازد.

یک ویژگی این اثر دراین است که در ذکر وقایع ثبت شده، بر روایت ها و افواهات دست دوم و سوم گردآوری شده توسط این و آن “قصه گو”، که خودش ناظر بالانشین، و از نظر زمانی و یا مکانی سال ها و فرسنگ ها از وقایع فاصله داشته، متکی نیست. هکذا بر نقل قول هائی مبتنی بر حدس و گمان و برداشت حاشیوی نویسندگان خارجی، که گاهی غلط فاحش است، پا نگرفته است، که در تناقض گفتار آن ها محتوا عوض کند؛ بلکه پراتیک مشخص و عمل نگارنده در آن دخیل و او درکنار یاران همرزمش از طراحان و مجریان تئوریک – عملی و یا شاهد عینی اکثر وقایع بوده و برای مستند و عینی سازی بیشتر وقایع، چشمدیدهایش را به تصویرکشیده است، که به هیچ صورت هم نباید حدیث نفسش پنداشت.

این اثر تا حد ممکن به معرفی تاریخوار ومستند فرازهائی از کارنامۀ افتخارآفرین جمعی از روشنفکران رزمندۀ کشورما، که درعرصه های گوناگون مبارزاتی از خود نقشی و اثری در تاریخ میهن به جا گذاشته اند می پردازد.

شما با مطالعۀ این اثر به پیدائی، رشد و تکامل، اشکال مبارزۀ “محفل هرات”، از کارفرهنگی تا عالی ترین شکل آن، یعنی جنگ مسلحانه، و کار موثر ایدئولوژیک – تشکیلاتی درایجاد، تکامل ورهبری سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)، بمثابه یک محفل زبده درکنار محافل سازندۀ دیگر، پی می برید.

“محفل هرات” به مثابه حلقۀ از زنجیر مبارزان جنبش چپ افغانستان، تحت رهبری سرفرازان مبارزش، طی تمام مدت پیدائی، رشد و تکاملش، مبارزی استوار و ثابت قدم بوده و درهیچ حالتی، به هیچ حاکمیت داخلی و یا  خارجی سر خم نکرده و با قامتی افراشته رزمیده است.

سکانداران و کاروانیان این محفل بخشی از فرزندان تاریخ ساز سرزمین ما هستند که در رسیدن به آزادی ملک وملت شان ازایثار تمام هستی خود هم دریغ نکرده اند. عدۀ سرفرازانه تا قربانگاه ها رفتند و عدۀ هم که از میان آتش چند جانبۀ دشمنان رنگارنگ زنده مانده اند، با قامت بلند و استوار، با ایجاد و احیاء وهمراه با تشکلات و اشکال متکاملتر مبارزاتی، درفش رزم شان را تا هم اکنون برافراشته نگاه داشته اند.همچنان با این مجموعه شما به کمبودها و رنج و دردهای جریان این مبارزات نیز آشنا می شوید.  

با شگفتی شنیده ام که گرگ زادۀ بوقلمون صفتی که همیشه به نرخ روزنان خورده و می خورد، برای این که وانمود سازد  او هم لحظۀ “با آدمی بزرگ شده”، در ورق پارۀ دفتر سیاه اعترافاتش، از پیوندش به این ستاد پاکیزه و برخورد شخص من با خود، هذیاناتی بافته است، که هرگزبا واقعیت دمساز نیست.

من که در رقم زدن سطر سطر زندگی مبارزاتی این محفل حضور و سهم کوچکی داشته ام، در دیوان پاکیزه و گلگون مبارزاتی “محفل هرات”، هرگز به نام این گرگ زاده به مثابه عضو به کلمۀ به عنوان “مآخذه” یا “محاکمۀ” کسی برنخورده ام، چه رسد به افسانۀ اینچنین. او خواب محاکمۀ آینده اش را به گذشته تعبیر می کند و مکارانه می خواهد با نسبت دادن نابجایش به این نام و روند پاکیزه، خود بزرگ نمائی کند، که بازهم دروغ پردازی بیش نیست. او را با دروغ هایش در گرداب وحشت گناه هایش رها می کنیم.

من این اثر را که حکایت گوشۀ از رزم و رنج خلق ما و حماسۀ شگرف جلوداران این رزم و رنج است به جانباختگان پاکباز و رزمندگان، خوشبختانه هنوز زندۀ، که آفریدگار این حماسه ها هستند تقدیم می کنم.

در اخیر نمی توانم از رفیق و همراهم سکینه “روشنگر” که درگردآوری و نشرآثارم زحمات فروانی را متقبل شده سپاسگزار نباشم.

تابستان ۱۳۹۹ش

انجینیر “آهنگر” 

رهتوشۀ “روشنگر”

گردآوری این آثار یکی از افتخارات و قسمتی از رهتوشۀ زندگی من است. پس بگذار در زمینۀ گردآوری و نشر این آثار چند کلمۀ را یاد آوری نمایم. اکثر آثار و نوشته های دست نویس انجینیر”آهنگر” را که طی سالیان دراز می خواندم، متوجه می شدم که این اثر ارزش حفظ را دارد و یک سند تاریخی می شود. لذا همین که دست نوشته ای تمام می شد، آن را کاپی گرفته و نقل اصلی آن را آرشیف و ذخیره می کردم. بدین ترتیب اکثر این اسناد را از گذشته و در زمان جنگ مقاومت وتا بعدها، جمع آوری نموده و به عنوان اسناد ارزشمند و تاریخی، همیشه و علی رغم خطراتی که در زندگی مخفی طی مهاجرت ها و مسافرت های اجباری و پنهانی در چند کشور خطرناک مثل ایران و پاکستان داشتیم، امانت وار با خود حمل کردم. زمانی که برایم کامپیوتری فراهم شد، من توانستم یک، یک دست نویس ها را با حفظ امانت داری تایپ و محفوظ نگاه دارم، تا به امروز که اینک قسمتی ازآثاراو، درچند کتاب ارزشمند چاپ شده و در دسترس شما خوانندگان علاقه مند قرارمی گیرد، و کتاب حاضر یکی ازآن ها است.

 نوشتن دربارۀ انجینیر شیر”آهنگر” و آثارش، این موج بی قرار اندیشه، رزم و تلاش، که نیم قرن را استوار ونستوه در راه آزادی انسان اندیشیده و رزمیده است، کاری نیست که من ازعهدۀ آن برآیم، اما می کوشم در این زمینه اشارۀ بنمایم.

او موج بی قراری است که در مبارزه اش نه شب می شناسد و نه روز و نه هم آرام و قرار، وهرگز هم برای آرامش خود حسرت نخورده است. او پس از نیمه شب، وگاهی صبحدم، کتاب می خواند و می نویسد و درهمۀ عمر آرام نخوابیده است. او مصداق کامل این شعر استاد شفیعی “کدکنی” است:

 حسرت نبـرم به خـواب آن مرداب

کارام درون دشت شب خفته است

دریـایـم و نـیـست باکـم از تـوفـان

 دریا همه عمرخوابش آشفته است

انجینیر”شیرآهنگر” در یک خانوادۀ پیشه ور، درشهرکهنۀ هرات به دنیا آمده و از آوان نوجوانی در پشت کارگاه آهنگری آبدیده گردیده است. او که نوجوانی هوشیار بود و طعم رنج زندگی را در جامعۀ طبقاتی از همان پشت کورۀ داغ آهنگری احساس می کرد، سیستم و سیطرۀ حاکمیت فرتوت فئودالی – سلطنتی را به عنوان مسئول فقر وغربت درجامعه اش به باد انتقاد  و اعتراض گرفت.

او یکی ازآن پیشتازان رزم جامعۀ خود شد که با ارادۀ آهنین و باور به انسانیت و آزادی انسان دربرابر همۀ نابسامانی ها مبارزه نمودند. شیر”آهنگر” و جمعی دیگر از یارانش برای پیشبرد مبارزات شان به ایجاد “محفل هرات” دست زدند تا با نظم بهتری به مبارزات شان سروسامان دهند. این محفل در تکاملش یکی از محافل زبده و اثر گذار در تمام عرصه های مبارزاتی کشور گردید.

“آهنگر” در سن ۲۰ سالگی به گناه حق گوئی ها و عدالت خواهی هایش، دورۀ تلخ زندان و تبعید نظام شاهی را به مدت سه سال، با جمعی  دیگر از رفقای مبارزش، در زندان های مختلف، هرات، فراه و قلعۀ جدید و سراچه های قلعۀ کرنیل زندان دهمزنگ کابل، تجربه کرد.

او نویسنده، شاعر و سخنوری توانا، تحلیلگری ماهر، اندیشمندی استوار، سازمان دهی مدبر، آموزگاری خردمند و عملورزی شجاع است که درهرگونه شرایطی با شناخت عمیق از اوضاع، طرح کار و تشکیل مناسب آن را عرضه کرده، می آموزاند و همیشه خود پیشاپیش اجرای آن قرار گرفته و داهیانه آن را درعمل رهبری نموده است.

درست به یاد دارم که درحاکمیت خلقی – پرچمی ها طرح ساختن و رفتن به جبهه و اشتراک در جنگ مقاومت ملی را داد و درآن رابطه  از همۀ ما  در حلقات  نظر خواهی کرد، عدۀ از ما برآن بودیم که نظر نیک است، اما تو نباید نفر اول باشی که به جبهه بروی، چون همه عرصه های کار به تو نیاز دارد.

رفقای زنده یاد، انجینیرانیس و انجینیرمعین و عدۀ دیگر گفتند اجازه بده که ما با ده نفر از رفقای دیگر برویم و کارهای تدارکی و یا مقدماتی را انجام دهیم. اما او که چنین کاری را فوق العاده خطرناک می دید و احیاناً شکست طرح را هم ضربۀ محکم به مبارزه، خودش دراین راه پیشگام شد. او با دست خالی ولی بافکر و اندیشۀ راسخ، مدبرانه و شجاعانه جبهاتی چند را بنیان گذاشت و خود پیشتاز جنگ مسلحانه شد و یک نبرد نابرابر را با جان و دل پذیرا گردید، که سپس یاران دلاور و تاریخ سازش همراه با او و تحت رهبری اش، دراین عرصه و برای آزادی مُلک ومیهن شان از شر تجاوز اجنبی، تاریخی لاله گون رقم زدند. شرح مختصرحماسه های این عرصۀ نبرد را نیز در همین کتاب  می خوانید.

 در اخیر برای انجینیر”آهنگر” توانایی های بیشتر، موفقیت، سلامتی و سربلندی آرزو می کنم تا مثل همیشه ارزش آفرینی کند.

سکینه “روشنگر”

پیش درآمدی مختصر:

در دهۀ چهل شمسی، در شهرهرات جوانان برومندی، که تعداد اولیۀ شان به بیش از ده نفر می رسید، حلقه ای را بنیاد گذاشتند که از کار فرهنگی و نشر جراید دیواری در مکتب، تدارک کنفرانس ها، نمایش نامه های انقلابی و کنسرت هائی با محتوای سیاسی ـ اجتماعی در مکاتب و در سطح شهرهرات آغاز کرد. این برنامه ها توانست طی مدتی کوتاه، متعلمان مکاتب ولیسه ها را به خود جذب کرده و از  گذراندن وقت متعلمین و متعلمات در امور بیهوده و انحرافی جلو بگیرد.

در تداوم کارمبارزاتی شان، همین جمع، محفلی را بنیاد گذاشتند که تحت رهبری اش تا به تجمع و بسیج هزاران دهقان و کارگر و پیشه ور و مامور، صاحب منصب، معلم و متعلم، اعم از زن و مرد، و ایجاد تظاهرات، اعتصابات و راهپیمائی هائی که در تاریخ هرات تا آن زمان نظیر نداشت پیش رفتند.

این حلقه در تاریخ مبارزات جنبش چپ به نام “محفل هرات” و یا “محفل رستاخیز” شهرت یافت و در مقطعی هم به نام “گمنام”یعنی”گروه مبارزین نجات افغانستان– م” شبنامه میداد.

“محفل هرات” درسطح کل کشور، بخش مهمی از “جریان دموکراتیک نوین” را می ساخت و بعد یکی از محافل عمدۀ بنیادگذار سازمان آزادیبخش مردم افغانستان “ساما” شد.

اگر کسی نخواهد از واقعیت چشم بپوشد، باید اذعان کند که درهرات نسل روشنفکر آن زمان که با ارتجاع سرو کاری نداشته، و حتی نسل های جوان تر در آن حوزه،  شَمّ سیاسی شان را به نحوی از کارکرد و اثرات همین ستاد پیشتاز(محفل هرات)، گرفتند.

به قول یکی از استادان شعر و ادب، “جنبش سال های ۱۳۴۸ش، تحت رهبری همین محفل، در هرات بر سمت دهی شعر و ادبیات، و درکل فرهنگ محیط، اثر پیشرونده داشت؛ حتی این اثر در مطبوعات رسمی آن زمان نیز مشهود بود”. و این افتخاری است که “محفل هرات” به عنوان یک عامل موثر درآن سهیم است.

در زیرعکس و نام برخی از بنیان گذاران و رهبران “محفل هرات” را مشاهده می کنید. اکثر این مبارزان که از سطح بالای فهم ودانش برخورداربودند، یا به دست دژخیمان گرفتار و یا درمیدان های نبرد و درعرصه های مختلف مبارزه جان باخته اند، جمعی که از میدان های رنگارنگ نبرد و از زیر آتشبار دشمنان زنده مانده اند، همچنان درفش همگنان شان را بردوش کشیده و تا هم اکنون افراشته نگه داشته اند:

  • عبدالاله “رستاخیز” بنیادگذار و رهبر “محفل هرات”

  • انجینیرشیر”آهنگر” از بنیادگذاران و رهبران محفل

  • نعیم “ازهر” از بنیادگذاران و رهبران محفل

  • ماما غلام محمد از بنیادگذاران و رهبران محفل

  • کریم جان از بنیادگذاران و رهبران محفل

  • انجینیرقدوس از بنیادگذاران و رهبران محفل

  • انجینیررحمن”منصوری”ازبنیادگذاران و رهبران محفل

  • عتیق الله “عتیق” از بنیادگذاران و رهبران محفل (متاسفانه عکس آن دردسترس ما نیست). و…

          

                              

                  استاد “رستاخیز”                         نعیم “ازهر”  

                                  

                      کریم جان                                ماما غلام محمد

                                         

              انجینیرقدوس(ماما)                              انجینیررحمان منصوری  

                             

                              انجینیرشیر”آهنگر”

کارافتخارآفرین مبارزاتی این محفل برشانه های ستبر ده ها کادرسیاسی، فرهنگی و نظامی – زن و مرد – حمل می شده که نام نامی شهدا و شاهدان شان صفحات تاریخ مبارزاتی خلق ما را جلا و درخشش خاص بخشیده است.

ما گزارشات و یادداشت هائی از عملکرد این محفل را تاریخوار و مستند به نشر می سپاریم و امیدواریم تمام مبارزان پیشکسوتی  که هنوزفرصت و امکان گفتن و نوشتن دارند – از هرمحفل، نهاد و یا محل کشور- خاطرات و تجارب شان را از مبارزات پیشین گردآوری و  نشر نمایند. به این ترتیب ما می توانیم از گردآوری قطرات به دریای تجارب مبارزاتی پیش کسوتان مبارزۀ مان دست یابیم و جنبش های مترقی را درگوشه گوشۀ افغانستان به معرفی بگیریم. با مطالعۀ این تاریخچه های رنج و زحمت و افتخار، نسل موجود و نسل های آینده نیز می توانند از مبارزات گذشته، تا حد امکان، آگاهی بیابند و ببینند که چه پس منظر افتخارآفرین و پرشور و چه ستون های استوار مبارزاتی داشته و دارند. آن گاه می توانند با درس گیری از آن، با طرد اشتباهات و رشد نکات مثبت، راه مبارزاتی شان را بهتر برگزینند. (مسئول فرهنگی سایت افراشته)

ادامه دارد