پیام تبریکی سایت “افراشته”
این چنین هستی را باید گرامی داشت
امروز مصادف به سالروز تولد انسانی است که بیشتر از دوسوم زندگی اش را – چهل سال آزگار – به مبارزه برای آزادی مردمش هدیه کرده است. او دختری نوجوان بود که به محفل مبارزان شهرش پیوست و تا هم اکنون که شصت سال و اندی از عمرش گذشته، با قدی افراشته برای آزادی انسان از شر ستم واستعمار واستثمار فریاد می زند.
سکینه “روشنگر” از اندک شمار انسان هائی است که از آغاز جوانی تا هم اکنون درعرصه های گوناگون مبارزۀ تولیدی(کار)، آزمون های علمی(آموزش پیوسته در رشته های مختلف کاری) و مبارزۀ طبقاتی بی درنگ رزم و پیکار کرده است. او سی سال واندی است که یک تنه تأمین زندگی خانوادۀ مبارزش را به دوش می کشد و دراین بحبوحه لحظۀ هم از مبارزۀ همه جانبۀ سیاسی، فرهنگی، تشکیلاتی و… فروگذار نکرده است.
کسانی که سکینه “روشنگر” را می شناسند، او را از بهترین نمونه های، اخلاق، کرکتر، پشتکار، بردباری، فداکاری – درحد خودگذری کامل – و یکی از بهترین الگوهای انسانیت می دانند. فرزندانش خود را دارای بهترین مادر و شوهرش او را بهترین همسر می گمارند.
بانو سکینه “روشنگر” در کنار مصروفیت های بزرگ مبارزاتی و خانوادگی اش، سال ها است که در امور تخنیکی و فرهنگی در سایت های مختلف، همراه وهمکار خستگی ناپذیری برای ما بوده وگاهی تا پس از نیمه شب ها هم در امور بروز رسانی سایت کارکرده است. لذا وظیفۀ ما است که سالروز این همکار زحمتکش و این یار وفادارمان را به خودش، به خانوادۀ مبارزش وبه دوستانش تبریک بگوئیم و سلامتی و خوشبختی های بیشتر برایش آرزو کنیم.
اینک دو نمونه از اشعار خانم سکینه “روشنگر” را هم به مثابه تحفۀ سالگردش هدیه می کنیم:
شعر من
شعر من از قصه های جانگداز میهنم دارد نشانه
شعر من از ناله های زار مظلومان کند هر دم حکایه
شعر من از غصه های ناتمام این شبستان
شعر من دارد ز بیداد ستمکاران نشانه
شعر من از وادی گرگان وحشی قصه دارد
شعر من از وحشت آدم نمایان غصه دارد
شعر من از انتحار و انفجار و از تجاوز
بر حریم پاک انسان شکوه دارد
از روایات ستم بر نیمۀ خاموش انسان
صد هزاران درد دارد، شکوه دارد، غصه دارد
وا دریغا! میهنم این خانه و کاشانۀ ما، گشته بر باد
شعر من از وحشت و بیداد بر طفلان معصوم دیارم ناله دارد
خواهم از آزادی نویسم
از شقایق از گل سوری نویسم
از نوای همدلی ها
از سرود شاد پیروزی نویسم
ازتقلاهای دوران ساز و هستی آفرین رزمجویان
از سرود رزم دشمن سوز و دوران آفرینش
از سوار بر شهپر جادوئی سیمرغ رزمش
می نویسم هر زمان از بهر انسان دیارم
این سرود و این ترانه:
ملت آزادۀ ما تا ابد آزاد باید!
تا ابد دلشاد باید
************************************