ش. آهنگر

امریكا سازندۀ طا لبان و بن لادن

درمورد ساختن پروژۀ طالبان بد نیست به چند مصاحبه از شخصیت های كلیدی دست اندر كار این پروژه اشاره كنیم تا به بینیم كه طراحان وسازندگان اصلی طالبان وحشی و ارتجاعی قرون وسطائی و ضد بشریت، همین امریكا وانگلیس هستند، كه اكنون با تصادم منافع خود با بخشی ازطالبان، با تعدادی از آن ها در افتاده اند و برای زدن شان و فریب مردم، شعار “دموكراسی” را بلند كرده اند. آنچنان كه برای آوردن شان، شعار “صلح” را بلند كرده و مردم را فریب دادند. “خانم بی نظیر بهوتو به روز چهارم اكتبر 1996 م، كه هنوز یك هفته از سیطرۀ  طالبان بر كابل نگذشته بود، ضمن مصاحبۀ  با سرویس خبری بی بی سی گفت:

“پدیدۀ طالبان درسال های جهاد افغانستان از سوی امریكا، انگلستان و عربستان سعودی طرح گردید.”

 “بینظیر بهوتو همچنان در جریان  یك كنفرانس مطبوعاتی در لندن اعلان نمود كه پروژۀ طالبان به ابتكار انگلستان، پشتیبانی امریكا، كمك مالی عربستان سعودی و تربیت پاكستان  صورت گرفت.”

“نصیرالله بابر كه خود مامور اساس گذاری پروژۀ طالبان بود، درمصاحبه با فرانتیرپوست به صراحت چنین اعلان نمود:  سازمان CIA خود تروریسم را وارد این منطقه نمود.” (نشرات فرانتیر پُست، می 2000 و لوموند 30 اکتوبر 2000)

درماه جنوری 1998م، یعنی پس از تسلط طالبان درافغانستان و دست بریدن ها و سربریدن ها و سنگسارو. . . و دریك كلام پس ازهمه انسان ستیزی های طالبان و تروریست های همراه شان، روزنامه نگار نشریۀ “نوول آبسرواتور” از برژنسكی سیاست ساز و مشاورامنیت ملی رئیس جمهور امریكا می پرسید: “شما پشیمان نشدید كه از بنیاد گرایان پشتیبانی كردید و به تروریست ها جنگ افزار دادید؟”

برژنسكی درجواب می گوید:”چه چیز برای تاریخ جهان اهمیت دارد، طالبان یا فروپاشی امپراطوری شوروی؟  چند تا مسلمان هیجانی و احساساتی و یا آزادی اروپای مركزی و پایان  جنگ سرد.” (نقل ازکتاب افغانستان درآتش نفت)

و یا بشنویم از زبان یكی دیگر ازحامیان طالبان كه می گوید امریكائی ها در جریان عملكردهای طالبان – همان عملكردهای ضد دموكراتیك، زن زدائی و قرون وسطائی – قرارداشتند، ولی آن ها می خواستند كه توسط طالبان پروژه های نفتی شان عملی شود؛ مردم افغانستان برای شان اهمیت نداشت. بشنویم از رئیس استخبارات سعودی:

امیرتركی الفیصل رئیس استخبارات عربستان سعودی، اوایل 2001 م یعنی زمان اوج بیداد طالبان و بن لادن در افغانستان در مصاحبۀ  با  تلویزیون   MBCمی گوید: “امریكائی ها تحولات افغانستان را زیر نظرداشتند و درارتباط با آن با ماهم تماس می گرفتند، ولی چیزی كه برای شان اهمیت داشت فعالیت  كمپنی های نفتی درآن كشور بود.” (همانجا)

امید است خوانندۀ عزیز از مطالعۀ این نقل قول ها، كه همه از منابع دست اندركار و ذیدخل به قضیۀ افغانستان تهیه شده، به این نتیجۀ منطقی رسیده باشد كه: امریكائی ها در جنبش مقاومت مردم قهرمان ما علیه تجاوزگران شوروی، مداخلۀ ظالمانه نموده و كوشیده اند آن را به سوی هدف خود، كه همانا ضربه زدن به حریف شوروی شان و گرفتن انتقام ویتنام از جهت سیاسی و بد نام سازی شوروی و صنعت نظامی وسیاست اقتصادی اش در سطح جهان از جهت اقتصادی است سوق بدهند، تا بالاثر به بازارهای فروش اسلحه وكالای شوروی راه یابند و اسلحه وكالای خود را جایگزین آن سازند. به منظور رسیدن به این هدف بود كه امریكا و متحدینش بدنام ترین، عقبمانده ترین، ارتجاعی ترین، ضد دموكرات ترین و شقی ترین عناصر جامعۀ ما را به نام تنظیم های جهادی تربیت و سازماندهی كرده و برای كشتار و ویرانی تا دندان مسلح ساختند.     امریكائی ها به همكاری پاكستان و سایرمتحدین شان به استناد شواهد انكارناپذیر، وحشی ترین باندهای تروریست بنیادگرایان اسلامی را از سرتاسر جهان بسیج، تربیت و مسلح نموده و به افغانستان فرستادند، تابه حریف شوروی شان ضربۀ محكمتر و خونین تر واردكنند. اسامه بن لادن، الظواهری وعبداله العظام نمونه هائی ازآن است. در نتیجۀ همین سیاست ها وعملكردهای ظالمانۀ  امریكا و متحدینش است كه افغانستان این چنین به خاك و خون كشیده شده و بیغولۀ برای باندهای آدم كش بنیادگراشد.