انجینیرشیر”آهنگر”

از مجید چگونه بزرگداشت می شود؟

پیام سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما- ادامه دهندگان)

به مناسبت سی و چهارمین سال شهادت اسطورۀ مقاومت، مجید کلکانی (به قلم انجینیر “آهنگر”)

مجیدکلکانی ازجمله شخصیت ها، وشاید یگانه شخصیتی در جنبش انقلابی افغانستان باشد که گسترده ترین ومتنوع ترین روابط اجتماعی را با طبقات، اقشار وگروه های مختلف اجتماعی داشته و برهمگان درحد پذیرشش به عنوان یک شخصیت فوق العاده اثر گذاشته است. با این حال شکی نیست که هرکسی درحد فهم وشناخت خود درهمان عرصۀ ارتباطش و عملکرد و تبارز مجید، ازاو یاد و بزرگداشت کند. یک انسان توده ئی، یک دهقان، یک کارگر، یک بیوه زن پیر، یک پیرمرد کهنسال، که مجید آن ها را یاری کرده است، از مجید همان خصایلی را پسندیده اند که خود دیده و می خواستند. طبیعی است که این ها در بزرگداشت ازمجید همان تصویری را ارائه دهند که برای آن ها قابل فهم ومطلوب بوده است. برای افرادی ازاین دست، که به مبارزۀ سازمان یافته نگرویده  و به سازمانش نپیوسته اند، اندیشه، آرمان و شخصیت مبارز و آزادیخواه مجید خیلی قابل فهم و درک نیست و این فرد یا به آن سر وکاری نداشته و یا تا به آن حد درک نرسیده است؛ حال هم هرگز از معرفی مجید، طبق دلخواهش، نیت معاملاتی و سودجویانه ندارد. و… تا این جا حرفی نیست.

اما گروه های سمت و سوداری هم هستند که زیر نام مبارزه، از مجید یاد می کنند تا از نامش به خود وجهۀ اجتماعی و سیاسی کمائی نمایند و عده ئی را بفریبند و ازآن به امتیاز و بهرۀ جاه ومقام برسند. این دیگرخیانتی بزرگ به شخصیت مجید ومعامله با نام و خون پاک اوست. وقتی کسی عکس مجید را درکنار جانیان حرفه ای چون احمدشاه مسعود و… بگذارد و ازنام فراقومی و فرامحلی مجید بخواهد سوء استفادۀ قومی ومحلی کند، خیانت بزرگی را مرتکب شده است.

وقتی کسی بخواهد دررقابت با وابستگان احمدشاه مسعود و داکترنجیب(خاد) برای جلب و جذب پول، در کنار بنیادهائی به نام آن دوجنایتکار، درادارۀ مستعمراتی، “بنیاد مجید”(؟!) بسازد و ثبت کند، نه تنها به مجید جفا، که خیانتی نا بخشودنی می کند.

زیر نام مجید محافل یاد بود راه انداختن وعده ئی را به مراجع تأمین کنندۀ خود، در داخل و خارج کشور، برای گرفتن پول بیشترنشان دادن، ولی دراسناد و نوشته های آن مجلس، یادی از آرمان، راه وسازمان مجید نکردن، از امپریالیسم، تجاوز موجود به کشور درهمراهی با ارتجاع و جنایات جاری شان ذکری نکردن، معاملۀ بی شرمانه ئی است که تداومش به خیانت می انجامد. و…

پس چگونه می توان از مجید بزرگداشت نمود وحقش را اداء کرد؟

مجید را در هشتم حوت سال ۱۳۵۸ش، یعنی دوماه بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، متجاوزان سوسیال امپریالیست شوروی با همدستی قوله کشان خلقی – پرچمی شان گرفتار کردند و در هجدهم جوزای سال ۱۳۵۹ش یعنی سه ماه بعد از گرفتاری اش او را درپولیگون های کشتار انسان ها تیر باران نمودند.

چرا مجید را متجاوزان و مرتجعان همراه شان به چنین عجله ئی گرفتار و شهید ساختند؟ چون از او می ترسیدند که به اندیشه های پیشرو عصر مجهزاست و سازمان آرمان گرای متشکلی را رهبری می کند که برنامۀ مدون ضد تجاوز و برای ایجاد جامعۀ فارغ از استعمار وستم دارد. مجید و سازمانش ضد هرگونه تجاوزهستند و در اولین روز ورود متجاوزان به کشورشان به آواز بلند فریاد زده اند که: “بریده بادزبانی که دربرابرتجاوزبه کشورش خاموش بماند.” و اخطاردادند که:                             

“روسها ازملک ما بیرون شوید

    ورنه غرق رودبارخون شوید!”.

مجید وسازمانش به این شعارها درحد بیان اکتفاء نکردند. آن ها به ساختن سه سلاح خلق درنبرد با تجاوز، استعمار و استثماردست زدند. آن ها سازمان را به عنوان هستۀ اولیه ایجاد، و ساختن حزب طبقۀ کارگر را به عنوان ستاد رهبری کنندۀ نبرد شان از وظایف برناموی خود ساختند. آن ها با سیستم مسلح و جنگ طلب استعمار واستثمار، جنگ مسلحانۀ خلق را تجویز نمودند و هسته های اولیۀ گردان های مسلح آن را درگوشه و کنارافغانستان ایجادکردند و خودشان نیز درسنگر نبرد مسلحانه جنگیدند. آن ها معتقد بودند که دفع تجاوز یک قدرت بزرگ امپریالیستی تا دندان مسلح به کشورشان کار یک گروه ویک طبقۀ مشخص اجتماعی نیست، بلکه باید جبهۀ وسیع متحد ملی را تحت رهبری حزب طبقۀ کارگر سازماندهی کرد، تا بتوان جنگ ضد تجاوزی طولانی توده ها را درست رهبری کرد؛ وچنین کردند. و… مجید چنین بود. رزمندگان مبارز و انقلابی گمنام و یا پرآوازۀ دیگری هم از سراسرکشور به دلیل داشتن همین اعتقادات و همراهی و همسوئی نظر وعمل شان با افکار واعمال مجید ومتشکل شدن شان دریک سازمان، همراه، همرزم و رفیق مجید خوانده می شوند. سوسیال امپریالیسم ازاین گردان آگاه هدفمند متشکل و رزمنده سخت می ترسید.

سوسیال امپریالیسم متجاوز شوروی، مرگ تجاوز، دفع استعمار و سرنگونی استبداد و استثمار را درتحقق اهداف و وظایف برناموی مجید و یارانش می دید و برای دفع و نابودی آن با عجله دست به کارشد وبه مجید به عنوان رهبر سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما) و “جبهۀ متحد ملی افغانستان” حمله کرد، و به این ترتیب فرصت تحقق آرمان های بزرگش را از او،  و این رهبر آرمانگرا، سازمان ساز و ضد تجاوز را از ما و از خلق افغانستان گرفت.

حال آیا توجیه گران تجاوز از چنین مجیدی که زبان خاموش برعلیه تجاوز را بریده می خواهد، می توانند بزرگداشت کنند؟ هرگزنه! توجیه تجاوز، یعنی درتقابل مجید قرارگرفتن. با تجاوزگر همراهی کردن، به هردلیلی،  یعنی به خون مجید و یارانش خیانت کردن، این درقاموس مجید و یارانش اگر و مگر ندارد.

کسی که آگاهانه، نه تنها آرمان و ایدئولوژی مجید را نمی پذیرد، بلکه علیه آن هجویه بافی می کند، او رفیق مجید نه، که برعلیه مجید است و از بردن نامش استفادۀ معامله گرانه و خیانت کارانه می کند.

کسی که به سازمان وتشکیلات، که رکن اساسی هویت مجید را به عنوان بنیادگذار و رهبر سازمان آزادیبخش مردم افغانستان و جبهۀ متحد ملی افغانستان می سازد، باور نداشته باشد، لیبرالیسم و بی بند وباری را ترویج کند و سازمان و حزب سازی را که مجید وظیفۀ برناموی خود قرارداده بود، بردگی بخواند، او چه  قرابتی با مجید دارد و از کدام مجید تجلیل می کند؟ بردن نام مجید توسط این قماش افراد فقط جنبۀ سودجویانه ومعامله گرانه دارد وبس. این ها هرگز نمی توانند مجید آرمانگرائی را که درمبارزه برضد تجاوزجانباخته است، مجید سازمان ساز وحزب گرا و رهبر یک سازمان ایدئولوژیک  وجبهۀ وسیع – سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما) و جبهۀ متحد ملی افغانستان –  را تجلیل کنند. چون آن ها هیچ ربط واعتقادی به مجید، آرمان و سازمانش ندارند.

پس هرکس بخواهد خود را در حد رفیق، منسوب به مجیدکلکانی دانسته و او را تجلیل کند باید به ایدئولوژی اش، که خودش آن را ایدئولوژی پیشروعصر می خواند، باور داشته و آن را رهنمای عملش قراربدهد. شخصیت سازمان ساز و حزب گرایش را پذیرفته و نه تنها سازمانش را تخریب نکند که درتقویتش برای ایجاد حزب طبقۀ کارگر کوشا باشد. به بسیج توده ها تحت رهبری حزب دوران ساز طبقۀ کارگر برای پیشبرد نبرد مسلحانه علیه تجاوز، استعمار واستثمار مجیدگونه باور داشته باشد و به آن عمل کند. نه تنها هیچ گونه تجاوزی را هرگز توجیه نکند، بلکه زبان خاموش در برابر تجاوز را بریده بخواهد و برای دفع تجاوز و نابودی امپریالیسم و ارتجاع تا پای جان به شیوه های مقتضی عمل نموده وپافشاری کند.

سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما – ادامه دهندگان) با تداوم به اعتقاد وعملکرد به این باورها و کردار مجید و یارانش است که به حق، خود را وارث و ادامه دهندۀ راه و آرمان آن پاکبازان و رفیق شان می داند وبا پاسداری از اصول آرمانی، سازمانی وتداوم نبردشان آن ها را بزرگداشت می کند. و چنین بزرگداشتی شایستۀ آن یاران است!

گرامی باد یاد مجید مبارزآرمانگرا، سازمانده و ضد تجاوز!

گرامی باد یاد جانباختگان “سامائی” و کلیۀ جانباختگان راه آزادی!

بریده باد دست تجاوزگران و زبان توجیه گران تجاوز!

مرگ برامپریالیسم و ارتجاع!

یامرگ یا آزادی!

سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما – ادامه دهندگان)

هجدهم جوزای ۱۳۹۳شمسی مطابق هشتم جون ۲۰۱۴میلادی