آغاز پروژۀ دروزی اسرائیل در سوریه

جهادگران به سود چه کسانی در سوریه بازی کردند؟

ارتش اسرائیل به بهانۀ قابل قبول، به دنبال گسترش منطقۀ اشغالی در جنوب سوریه است.

دمیتری مینین (Dmitry MININ)

ا. م. شیری– در حالی که ارتش صهیونیستی در سوریه پیشروی می‌کند، ایران و روسیه در مقابل تروریست‌های آمریکایی- اسرائیلی عقب‌نشینی «قهرمانانه» کردند.

ارتش اسرائیل در ١٧ دسامبر،  نه تنها به اندازۀ کافی به داخل سوریه فراتر از منطقۀ غیرنظامی تحت حفاظت واحدهای سازمان ملل متحد پیشروی کرد، حتی نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز وارد خاک این کشور همسایه در منطقۀ کوه هرمون شد. به گزارش رسانه‌ها، نخست وزیر در آنجا موضوع استقرار ارتش اسرائیل در اراضی اشغالی را بررسی کرد. طبق همۀ قوانین، این آشکارترین شکل تهاجم و مداخله نظامی است. حداقل در لبنان حزب‌الله نیز با اقدامات تلافی‌جویانۀ خود، اسرائیلی‌ها را به چالش کشید. در اینجا آن‌ها با هیچ خطری از جانب سوریه مواجه نشدند.

اما کل جامعۀ جهانی «مترقی» به طرز عجیبی ساکت است و جولانی (احمد الشراع)، حاکم جدید دمشق، که اهل جولان است مثل کبک سر خود را در برف فرو کرده، ظاهراً هیچ چیزی او را به یاد بلندی‌های جولان نمی‌اندازد. این احتمال وجود دارد که با گذشت زمان، هموطنان او واکنش تسلیم‌طلبانۀ کنونی به تهاجم ارتش اسرائیل و نابودی ٨٠ درصد توان دفاعی کشور را به خاطر بسپارند.

وزارت خارجۀ اسرائیل از حضور «موقت، اما احتمالاً بلندمدت» نیروهایش در سوریه صحبت می‌کند. نتانیاهو در هرمون اظهار داشت که اسرائیل تا «یافتن راه حل دیگر» در آنجا خواهد ماند. و جستجو می‌تواند مدت زیادی طول بکشد. ارتش و بسیاری از سیاستمداران اسرائیل آشکارا تصریح می‌کنند که هرگز قسمت شرقی جولان و کوه هرمون که امکان نظارت چند رشته‌ای بر ده‌ها کیلومتر اطراف را فراهم می‌کند، ترک نخواهند کرد. حتی احتمال گسترش قلمرو اسرائیل به حساب سرزمین‌های سوریه در مجاورت مرز، بویژه، مناطق دروزی‌نشین، یا حداقل، تشکیل یک دولت حائل جدید در آنجا بعنوان عامل محدودکننده و کاملاً وابسته به اسرائیل در زمینۀ امنیت وجود دارد.

این، یک طرح جدید نیست. آن را ژنرال ایگال آلون، نخست وزیر موقت اسرائیل قبل از گلدا مایر، پس از پیروزی در «جنگ شش روزه» در سال ١٩۶٧ طراحی کرد که شامل تشکیل یک کشور مستقل دروزی در خاورمیانه به عنوان متحد اسرائیل بود.

و ظاهرا، اکنون زمان اجرای این پروژه فرارسیده است. اشغال کامل یکی از دو منطقۀ اصلی دروزی‌نشین به مرکزیت شهرک هادر در شمال شرقی جولان در استان قنیطره توسط ارتش اسرائیل، این واقعیت را تأئید می‌کند

هم‌اکنون تظاهرات‌های انگیزشی جمعیت محلی در همه جا در آنجا برگزار می‌شود. در این تجمات جمعیت محلی از اسرائیل می‌خواهند که با الحاق سرزمین‌هایشان به اسرائیل، آن‌ها را زیر چتر حفاظتی خود قرار دهد و «اتحاد مجدد آن‌ها با برادران برادران دروزی خود در اسرائیل را تحقق بخشد».

بدین منظور، جلسات متعددی با شرکت رهبران جوامع دروزی سوریه و اسرائیل و با حضور مقامات دولتی و افراد نظامی آن برگزار می‌شود. در همین راستا، شیخ موفق ظریف، رئیس جامعۀ دروزی اسرائیل با سرلشکر شلومی بایندر، رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل گفت‌وگو کرد و سپس به گشت و گذار در اطراف منطقه پرداخت و از همسایگان عرب خواست تا به نقشه‌های اسرائیل در مورد دروزی‌ها وفادار باشند. او مطمئناً و کاملاً به گسترش چراگاه گلۀ خود علاقه‌مند است. عنان وهابی، دروزی، سرهنگ بازنشستۀ اطلاعاتی ارتش برای کنفدرال کردن سوریه بر اساس ایالات خودمختار در امتداد خطوط کردستان عراق مبارزه می‌کند. منذر صفدی، دروزی، یکی دیگر از سیاستمداران برجستۀ اسرائیل، اظهار داشت که « ارتش اسرائیل شهر قنیطره را که به مرکز دولت دروزی تبدیل خواهد شد، به زودی اشغال خواهد کرد». روزنامۀ «یهودی پرس» می‌نویسد، شوراهای شش روستای دروزی در منطقۀ جبل‌الشیخ در جنوب سوریه تصمیم گرفتند از نفوذ شبه‌نظامیان گروه‌های اسلامگرا جلوگیری کنند و به بلندی‌های جولان اشغالی اسرائیل بپیوندند.

دروزی‌ها را بلحاظ زبانی و فرهنگی، می‌توان به عنوان یک ملت بزرگ عرب طبقه‌بندی کرد. اما، مذهب آن‌ها که در قرون وسطی شکل گرفت، به قدری متمایز است که متکلمان آن را یک گروه قومی-مذهبی جداگانه در نظر می‌گیرند. گروه قومی-مذهبی دروزی ترکیبی و حاوی عناصر بسیاری از اعتقادات – از اسلام و مسیحیت گرفته تا هندوئیسم است (آن‌ها به انتقال ارواح اعتقاد دارند). پیامبر اصلی دروزی‌ها، جترو (به عربی شعیب، به عبری ایترو)، پدر همسر موسی است. اگرچه در متون کتاب مقدس نام او ذکر شده، اما بسیار محدود و موجز است. افسانۀ اصلی در مورد آن، ثمرۀ خلاقیت معنوی خود دروزهاست. آن‌ها در جنگ سخت‌کوش و مقاوم هستند. آن‌ها دشمنی و خشونت بنیادگرایان اسلامی را طی قرون متمای تجربه کرده‌اند، اما توانسته‌اند از هویت خود دفاع کنند. نگرانی دروزها در مورد وضعیت کنونی سوریه این است که مثلاً در ادلب، دروزی‌ها به زور سنی مذهب شدند و اسرائیل سعی می‌کند از آن به نفع خود استفاده کند.

کل جمعیت دروزی در جهان یک و نیم تا دو میلیون نفر تخمین زده می‌شود. بیشتر آن‌ها در سوریه (٨٠٠- ٩٠٠ هزار نفر)، در لبنان (٢۵٠-٣٠٠ هزار نفر) و در اسرائیل (١۵٠ هزار نفر) زندگی می‌کنند. سنت پایداری دروزی‌ها، یعنی، وفاداری کامل به کشورهای محل سکونت خود، به آن‌ها اجازه داد تا خود را در تاریخ حفظ کنند. بخش عمدۀ دروزی‌های داخل اسرائیل در مجاورت حیفا و کوه کرمل (١٠٠ هزار نفر)، بر خلاف بقیۀ اعراب، تقریباً به طور کامل در زندگی اجتماعی آن ادغام شده‌اند. آن‌ها به ارتش فراخوانده می‌شوند، عمدتاً در نیروهای ویژه و اطلاعات نظامی فعالیت می‌کنند و پست‌های مهمی را در نهادهای اجرایی احراز می‌کنند. با این حال، دروزی‌های ساکن بخش غربی بلندی‌های جولان که پس از جنگ ١٩٧٣ توسط اسرائیل ضمیمه شد (٣٠ هزار نفر)، تا همین اواخر قاطعانه از پیشنهاد پذیرش شهروندی اسرائیل خودداری می‌کردند و پاسپورت‌های سوری خود را حفظ می‌کردند.

به این ترتیب، «پروژۀ دروزی» اسرائیل یک بُعد داخلی نیز دارد. رهبری کشور انتظار دارد که با ایفای نقش «حافظ» و «حامی» برادران سوری آن‌ها، بتواند زمینۀ تسلیم دروزی‌ها جولان غربی به کشور خود را فراهم آورد. پذیرش آن‌ها به عنوان بومیان تحت حاکمیت اسرائیل بر این سرزمین، نه تنها معنای نمادین دارد، بلکه، بر اساس این طرح‌، تثبیت این موقعیت در جامعۀ جهانی را امکان‌پذیر می‌سازد. تاکنون فقط آمریکا بر خلاف قطعنامۀ سازمان ملل متحد، در دورۀ قبلی ریاست جمهوری دونالد ترامپ آن را به رسمیت شناخته است. نتانیاهو نیز فرمانی مبنی بر تأمین مالی دو برابری شهرک‌نشینان یهودی در جولان – از ٢٠ هزار به ۴٠ هزار – صادر کرده است. با توجه به آب و هوای ایده‌آل فلات جولان، اسکان نیم میلیون نفر در آنجا تخمین زده می‌شود.

در عین حال، اسرائیل در برنامه‌های «قدرت طلبانۀ» خود در رابطه با دروزی‌های سوریه ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود. انفعال عجیب کشورهای عربی در رابطه با کاری که اسرائیل در اطراف آن‌ها انجام می‌دهد نیز محدودیت‌‌هایی دارد. تجزیه و تکه‌تکه کردن سوریه از بیرون ممکن است یکی از این مشکلات باشد. در هر صورت، متقاعد کردن عرب‌ها برای مشروعیت‌بخشیدن به این فرآیند، کار بسیار دشواری خواهد بود.

کشور اردن، همسایۀ دیگر اسرائیل و یکی از وفادارترین کشورها به آن، «پروژۀ دروزی» خاص خود را دارد. زیرا، نگران تثبیت بنیادگرایان اسلامی در سوریه است و مناطق دروزی تحت کنترل خود را منطقۀ حائل خود می‌داند. و اُمان دلایل جدی برای این امر دارد. در استان قنیطره، که قبلاً بخشی از آن توسط ارتش اسرائیل اشغال شده، در حدود ۵٠ تا ٨٠ هزار دروزی زندگی می‌کند. در حالی که بخش عمدۀ آن‌ها (٧۵٠-٨٠٠ هزار نفر) در استان سویدا، هم مرز با اردن زندگی می‌کنند و استان درعا آن را از اسرائیل جدا کرده است. در هر دوی این استان‌ها حضور و وابستگی اقتصادی اردن به آن بیشتر به چشم می‌خورد. «تعقیب پرنده در آسمان» و نزاع جدی با ملک عبدالله دوم بر سر این موضوع یک معضل جدی برای رهبری اسرائیل است. ترکیه نیز به روند برانگیختن حاکمیت دروزی‌ها توسط اسرائیل با سوء‌ظن می‌نگرد و در آن الگویی برای فعالیت کردها مشاهده ‌می‌کند. در عین حال، بسیاری از دروزی‌های لبنان و سوریه پروژۀ ایجاد کشور خود را منفی تلقی می‌کنند و بیم آن دارند که به «عروسک‌های اسرائیل» تبدیل شوند.

کارشناسان به پیامدهای منفی دیگری از تسریع پروژۀ ایگال آلون برای اسرائیل اشاره می‌کنند. به عنوان مثال، ایال زیسر، معاون رئیس دانشگاه تل‌آویو می‌نویسد که سقوط رژیم اسد، اسرائیل را با چالشی مواجه کرده است که به نظر می‌رسد در آن، هر «اشتباه ممکن»، یعنی همدستی آشکار یا پنهان در به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان تندرو در سوریه را مرتکب شده است. او معتقد است: «اسراییل باید از منافع خود دفاع کند. اما، در عین حال از درگیر شدن جدی در درگیری‌های سوریه اکیداً خودداری نماید. زیرا، این فقط کار اسرائیل را سخت‌تر می‌کند. ضمن اینکه، بدون نفوذ به عمق جولان سوریه و بدون انجام حملات بی‌رویه به هر چیز در حال حرکت، می‌توان در سراسر سوریه از خود دفاع کرد. ما نباید برای دستیابی به اهداف فراتر از توان خود در حال حاضر، در باتلاق سوریه گرفتار شویم». با این حال، خاموش کردن هیاهوی سرخوشی دولت فعلی اسرائیل، برای صداهای هوشیار کار چندان آسانی نیست.

منبع: بنیاد فرهنگ راهبردی

١ دی- جدی ١۴٠٣